English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4264 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indefinite U غیرقابل اندازه گیری نامعین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
irrepressible U منع ناپذیر غیرقابل جلو گیری
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
measuring bridge U پل اندازه گیری
measure U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
dimension U اندازه گیری
measurer U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
module U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
gaging U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
bathymetry U اندازه گیری خصوصیات اب
telemetering U اندازه گیری از دور
size stick U الت اندازه گیری پا
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
commensurable U قابل اندازه گیری
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
compensating error U خطای اندازه گیری
chain crew U متصدیان اندازه گیری
meter U وسیله اندازه گیری
precision U اندازه گیری دقیق
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
size stick U قالب اندازه گیری
telemetry U اندازه گیری ازدور
engineering measurement U اندازه گیری فنی
metres U وسیله اندازه گیری
metre U وسیله اندازه گیری
unit of measurement U واحد اندازه گیری
gage U میزان اندازه گیری
final measurement U اندازه گیری نهایی
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
forescale U اندازه گیری رنگ اب
gauging section U برش اندازه گیری
gauging sheet U ورق اندازه گیری
meters U وسیله اندازه گیری
depth measurement U اندازه گیری عمق
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
dial bench gage U میز اندازه گیری
to take measures U اندازه گیری کردن
direct measurement U اندازه گیری مستقیم
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
measure U اندازه گیری کردن
font metric U اندازه گیری فونت
metrology U علم اندازه گیری
sounds U اندازه گیری عمق اب
measuring well U چاه اندازه گیری
measuring voltage U ولتاژ اندازه گیری
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
method of measurment U متد اندازه گیری
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
measuring relay U رله اندازه گیری
measuring method U طریقه اندازه گیری
measuring instrument U دستگاه اندازه گیری
soundest U اندازه گیری عمق اب
sounded U اندازه گیری عمق اب
measuring U درخور اندازه گیری
measurable U قابل اندازه گیری
gad U اندازه گیری طول
method of measurment U طریقه اندازه گیری
mental measurement U اندازه گیری روانی
sounding U اندازه گیری عمق اب
mensurability U قابلیت اندازه گیری
tape measure U مترمخصوص اندازه گیری
sound U اندازه گیری عمق اب
tape measures U مترمخصوص اندازه گیری
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
instrument U الات اندازه گیری
radar measurement U اندازه گیری رادار
resizing U اندازه گیری مجدد
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
measurement ofland U اندازه گیری زمین
measuring accuracy U دقت اندازه گیری
measurability U قابلیت اندازه گیری
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
batching plant U مرکز اندازه گیری
measuring set U دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
maxwell wien bridge U پل اندازه گیری ماکسول-وین
stereometric U بسهولت قابل اندازه گیری
gravimetry U اندازه گیری وزن یا غلظت
standard error of measurement U خطای معیار اندازه گیری
micrometry U اندازه گیری با ذره سنج
gas meter U دستگاه اندازه گیری گاز
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
scantling U میله اندازه گیری ذرع
frequency meter U دستگاه اندازه گیری فرکانس
metric system of measurement U سیستم اندازه گیری متریک
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
induction movement U دستگاه اندازه گیری القائی
length measuring instrument U دستگاه اندازه گیری طول
meter rectifier U یکسوساز دستگاه اندازه گیری
high tension measurement bridge U پل اندازه گیری فشار قوی
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument direction U سمت اندازه گیری شده
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
induction instrument U دستگاه اندازه گیری القائی
measuring arrangement U نطم و ترتیب اندازه گیری
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
calorimeter U دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
measurement uncertainty U خطای اندازه گیری [ریاضی]
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
bathymetry U اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
coupling measuring set U دستگاه اندازه گیری اتصالی
allometry U اندازه گیری رشد موجودات
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
electrostatic instrument U دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
instrumental error U خطای دستگاه اندازه گیری
SE U خطای معیار اندازه گیری
water staff gauge U اشل اندازه گیری عمق اب
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
fluorometer U دستگاه اندازه گیری فلورسانس
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
yard stick U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
magnetic flux meter U دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
folding ruler U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
psychergograph U دستگاه اندازه گیری کار روانی
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
yardstick U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
instrument U اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
arbalist U وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
carpenter's rule U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
double meter stick [American] U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
rotameter U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
radiac U کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
word U روش اندازه گیری سرعت چاپگر
folding meter stick U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding rule U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
arbalest U وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
metage U اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
error of measuring instrument U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
error of measuring equipment U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
error of measuring apparatus U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
dipsticks U میله اندازه گیری روغن موتور
dipstick U میله اندازه گیری روغن موتور
metrology U فن اندازه گیری علم اوزان ومقیاسات
moving coil instrument U دستگاه اندازه گیری قاب گردان
moving magnet instrument U دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
across corner dimension U اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
aba U مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
measuring weir U سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
dynamometer U وسیله اندازه گیری توان شفت
carats U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
oil pressure U دستگاه اندازه گیری فشار روغن
barometers U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
discharge curve U منحنی بدههای اندازه گیری شده
impedance unbalance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
direct potentiometric measurement U اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
tonometer U دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
dilatometer U دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
dielectric loss factor meter U دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
gas level gauge U دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
diaphanometer U دستگاه اندازه گیری قابلیت گذرنور
rating curve U منحنی بدههای اندازه گیری شده
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1ان کار غیرقابل قبول واحمقانه را متوقف کن یا بقولی بس کن کارهای نا مقبول ونا بخردنانه را
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
4express, overexpression
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com